دکتر فرهنگ یک بحثی داشتند درباره‌ی تفاوت آدمها، که یا بصری هستند یا سمعی یا لمسی. بنا به تعاریفش من سمعی هستم. در برخورد با تصاویر و خاطرات، کلیات را در نظر می‌گیرم، جزئیات در وهله‌ی اول به چشمم نمی‌آیند، می‌خواهم زود و خلاصه بروم سر اصل مطلب و فقط به نکات کلیدی اشاره می‌کنم. برای کسی مثل من نوشتن سخت است.
امّا نوشتن برایم خوب است. خوب است تا جزئیات را فراموش نکنم و برای نوشتن مجبور شوم بهتر نگاه کنم و در روند تعریف و تشریح داستان، صبور هم بشوم.
پس می‌نویسم.

همه‌مان تجربه داریم که یک وقتی خواستیم جایی برویم و دنبال راه بهتر و راحت‌تر یا مسیر میان‌بر بودیم و کسی را دیده‌ایم که کنار هر ماشینی می‌رسد، نصف سرش را از پنجره بیرون می‌آورد و سریع و با نیم نگاهی به جلو، از راهی که آن طرف تازه باز کرده‌اند یا فلان آزادراه که آسفالتش حرف ندارد، می‌گوید. راننده‌هایی که می‌گذرند ممکن است به حرفهایش گوش بدهند، ممکن است گوش ندهند. ولی او راهی که پیدا کرده یا درباره‌اش شنیده را معرفی می‌کند.
من هم برای آنکه تا جایی که می‌شود، راهی را که پیدا کرده‌ام معرفی کنم، می‌نویسم.

امیدوارم بتوانم آنچه را باید بنویسم، بنویسم و کسانی که باید بخوانندش، یک جوری به دستشان برسد و بخوانند.
✨✨✨
«دستهایی برای گرداندن همه چیز» کتابچه‌ای است برای توضیح اینکه «چطور می‌شود همه چیز را تغییر داد؟»، که پی‌دی‌اف آن را برایتان گذاشتم تا بخوانید و به دیگران برسانید که بخوانند. تا همه چیز را تغییر دهیم:

دستهایی برای گرداندن همه چیز
حجم: 742 کیلوبایت

- یک کانال تلگرام خاک‌گرفته‌ی بی‌استفاده هم دارم. آنجا هم گذاشتم برایتان:
https://t.me/akserokheyar/188

(کتاب رایگان)


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فلای دانلود،پروازی به سوی آینده طعم تنهایی من تجربیات عمل فک بالا (SARPE) خفقان حرف موفقیت Game Wolf پرسش مهر سال تحصیلی 99-98 بازاریابی شبکه ای فروش اینترنتی